وبلاگى براى دانلود

دانلود نرم افزار، بازی، آندروید، انیمیشن، جاوا، سریال، فیلم سینمایی، مداحی، مستند، ویندوز، کلیپ آموزشی، کلیپ ورزشی و...

وبلاگى براى دانلود

اس ام اس گریه دار وفاز غمگین جدید زمستان ۹۲

اس ام اس گریه دار

اس ام اس های غمگین و سوزناگ دی ۹۲

جدیدترین اس ام اس های گریه دار و پیامک های سوزناک و فاز غمگین سری دی ماه ۹۲ را در این مطلب از سایت بخوانید و حسابی دلذت ببرید…

خستگی را زندگی کرده ام میخواهم کمی هم زندگی را خسته کنم! . . . وقتی حالت خوب نیست وداری قدم میزنی،رسیدن انصاف نیست! . . . هیچوقت ب ناحق پا روی کسی نزارین… یادتون باشه”دست”زمونه”پای”خیلیاروقطع میکنه! . . . سخت است”او”کردن”تو”یی ک همه ی”من”بودی! . . . گاهی بایدکمی گناه کرد ممکن است بی گناه محاکمه ات کنند! . . . فقط ب نظرمیای اماخودت نمیای! . . . یادمون باشه ک همیشه،خواستنی داشتنی نیست! . . . تفنگ توی دست فقط ی وسیله س،این قلبای سنگی هستن ک آدمارومیکشن! . . . گره توی گلوی من اسمش بغض بودجنسش حرف! . . . درداتونوب کسی نگیدچون متأسفانه ب دردکسی نمیخورد پیش خودتون باشه بهتره! . . . دنیای عجیبی است تو همه چیزمن باشی ولی نباشی! . . . مرده ها آب زیر کاهند توی شستشو،مکرر غلغلک می گیرند به همه کس شب بخیر می گویند با لب های پر ترانه،سفر می کنند مزه ی نفس کشیدن را باید از آنها آموخت . . . پس این ها همه اسمش زندگی است دلتنگی ها،دل خموشی ها،ثانیه ها و دقیقه ها؟!!! . . . من با خود فریبی،به خود باوری رسیده ام خوشبخت آنکسی ست که خود را،خوشبخت احساس میکند . . . گرگ ها را دوست دارم مرگ را قبول میکنند،اما هیچ گاه تن به قلاده نمیدهند . . . در آستانه کوچه زندگی،دفتر تقدیرم را نظاره میکنم که دستان قدرتمند سرنوشت آن را ورق میزند و نوشته هایش را با قلم قسمت تغییر می دهد آرزوی این را داشتم که روزی بتوانم بوته سرنوشت را از ریشه بخشکانم تا هیچوقت نتواند دفترم را با دستان بی مهرش ورق زند و آنان را که دوستشان دارم هیچ گاه با تکرار واژه قسمت از من نگیرد . . . ای آرزوی تشنه به گرد او بیهوده تار عمر چه می بندی؟ روزی رسد که خسته و وامانده بر این تلاش بیهوده میخندی . . . مرور می کنم خاطراتمان را اما مگر کپی برابر اصل می شود؟ . . . الهی آسمانت آفتابی/الهی رنگ قلبت رنگ شادی/الهی درهمه دوران عمرت/ب هرچه دوست داری دست یابی.. . . . سکوت..رساترین فریاد یک”زن”است..وقتى سکوت میکند..وقتى بحث نمیکند..وقتى براى ب کرسى نشاندن عقایدش تلاش نمیکند..”بفهم”ک واقعا آسیب دیده است.. . . . واسه کسیکه براى داشتنت ذره ایى تلاش نکنه..یک لحظه دلتنگى هم زیادیه.. . . . وقتى باختم،مسیررا یافتم..دربزرگراه زندگى،همواره راهم راحت نخواهد بود..هرچاله اى،چاره اى بمن آموخت!خدایا،آلودگى آدمها ازحد بحران هم گذشت..چرا دنیا را چند روزى ب تعطیلات نمى فرستى؟هرک با احساس باشد،عاقبت خواهد شکست..این جواب سادگیست! . . . بـه نــام خــــدایــى کــه*پـرسپــــولیــس*را آفــریـد،تــا استقــلال بـى ســــرور نمـــانـــد.. . . . فرهاد میدانست صدسال نمیتواند کوه را بکند،فقط میخواست یک عمر اسمش را با”شیرین”بیاورند!!! / . . . شبیه شماره اى تنها،روى گوشى تلفن همراه..ن نامى،ن نشانى..مدتهاست من یک تماس ازدست رفته ام. / . . . در این روزهاى زمستان،هرگز زمستانى مباد”بهار آرزوهایت”..!!! . . . تا سرخى عشق،پرگشودن زیباست/هرلحظه تو را سرودن زیباست/منظورم ازاین ترانه میدانى چیست؟/یعنى ک همیشه با تو بودن زیباست.. . . . حس میکنم آسمان روى دوشم سنگینى میکند…حیف که دوستش دارم و گرنه شانه خالى کردن براى من هم آسان است!!! . . . مجوز ندادند؛ مے گویند شعرهای ت حرام است  هر کس مے خواند  مست مے شود!  والا… الکل ندارد،  مטּ از چش ماטּ تو مے نویس م! . . . ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﺧﺪﺍ ﻏﻤﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﺣﺴﺮﺕ ﻫﯿﭻ ﺑﯿﺶ ﻭ ﮐﻤﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺩﻝ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﯾﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻦ ﻧﺸﺴﺖ، ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻟﺶ ﺷﮑﺴﺖ، ﺑﻪ ﻫﺮ ﻃﺮﻑ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩ ﺭﺍﻫﺶ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﯾﺎﺩﺵ ﺁﻣﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ، ﺩﻝِ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ . . . یک صحرا دلتنگی‎ یک چشم بی تابی‎  یک آسمان خاطرات تو‎  باران ببار‎  که هم صحراتشنه است ‎  هم چشمان من ‏ . . . دستانت را دور گردنم حلقه کن… این دوست داشتنی ترین شال گردن شب های سرد من است، . . . بی تابم….. دلم تاب میخواهد و یک هل محکم…  که دلم هُری بریزد پایین..  هرچه را در خودش تلنبار کرده پخش سبزه های خاطراتم گردد… تا دیگر بار که قدم های مشتاق، سراغ دلتنگی باران گرفتند… تا انتهای بودن همراهیش کنند… . . . یکرنگ که باشی چشم شان را می زنی خسته میشوند از رنگ تکراریت…  این روزها دوره رنگین کمان هاست…!!! . . . دلم خوش نیست…  غمگینم…  کسی شاید نمیفهمد…  کسی شاید نمیداند…  کسی شاید نمیگیرد مرا از دست تنهایی…  تو میخوانی فقط شعری و زیر لب آهسته میگویی:  عجب احساس زیبایی…!  تو هم شاید نمیدانی… . . . برگرد و زمان را غافلگیر کن…… من با تک تک ثانیه ها شرط بستم…….!! . . . پاییز و زمستان را باور نکن … هوا ی”رفاقتمان” گرمتر از این حرفهاست… . . . عجیب است، باز هم پرواز کنان به سوی تو می آیم پاک فراموش کرده ام بالهای شکسته ام را!!! . . . زندگی چون قفس است قفسی تنگ پر از تنهایی  و چه خوب است دم غفلت آن زندانبان  و سپس بال و پر عشق گشودن  بعد آن هم پرواز… . . . ” قایقی دارم و بادبانی گشوده در گذرگاه بادهایی  که گاهی قهقهه است  گاهی هق هق…!” . . . حرفهایم را تعبیر میکنند… سکوتم را تفسیر!  دیروزم را فراموش…  فردایم را پیشگویی!  به نبودنم مشکوکند…  در بودنم مُردَد!  از هیچ گلایه میسازند…  از همه چیز بهانه!  من…  کجای این نمایشم…!؟ . . . تقصیر دستور زبان است که بعد از من و تو “ما” نمی آید…  ”او” می آید . . . نه التماس می کنم… نه خیره خیره نگاهت… فقط آه می کشم… همین آه برای تمام زندگی ات کافیست… . . . خدایا!!!!! یا خیلی برگردون عقب یا بزن بره جلو.  اینجای زندگی دلم خیلی گرفته . . . به دلتنگی هایم دست نزن می شکند بغضم یک وقت!!  آنگاه غرق می شوی  در سیلاب اشکهایی که  بهانه ی روان شدنش هستی!!… . . . باغبان از پی من تند دوید سیب را دست تو دید  غضب آلود به من کرد نگاه  سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک  و تو رفتی  و هنوز…  سال هاست که در گوش من آرام آرام  خش خش گام تو تکرار کنان  می دهد آزارم . . . دل من سوخت؛ وصد پاره شد ازدوری تو… تونبودی…  توندیدی….  توغمم رانشنیدی..  تو شکست دل من را به نگاه خود ندیدی.. وامیدبی ثبات نفسم را که درآن بغض نهان بودشکستی..  وبه جایش غم حسرت به وجودم بسرشتی….آرام.. . . . آدمی را دیدم که با سایه ی خود درد و دل میکرد… چه رنجی میکشد او وقتی هوا ابری ست . . . دیگر تو را آرزو نخواهم کرد، هیچ وقت! تو را آن لحظه میخواهم ک خودت بیایی “با دلت”… نه با آرزوی من! . . . توهیچگاه پایان نمیشوی… هربارکه تورایادمیکنم، همه چیزآغازمیشود… فراموش کن دلتنگی رو؛؛؛؛؛ بازم دنیا منتظر لبخند توست؛؛؛ . . . روزگارنبودنت را برایم دیکته میکند ونمره من بازهم میشودصفر،تقصیر خودم نیست نبودنت رایادنمیگیرم. . . . تا یادی هست،من به یاد توام مگر آن روز که نه منی هست نه یادی نه خیالی.. . . . تمنا دارم ازآسمان،که اگرحتی قطره ای خوشبختی بارید روی گونه تو ببارد.. . . . شراب شده اند اشک هایم! دست رنج توست. بخور به سلامتی دلبر امروزت.. . . . *هرکجایادخدابود-تورایادم هست-هرکجایى که خدابود-مرایادآور… . . . ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﻫﺎ ﻗﻠﺒﻢ ﻣﺸﮑﻮﮎ ﻣﯿﺰﻧﺪ! ﮔﻤﺎﻧﻢ ، ﻣﻌﺘﺎﺩ ﻧﮕﺎﻫﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ!!! . . . من به اندازه چشمان تو غمگین ماندم وبه اندازه هر برق نگاهت نگران، تو به اندازه ی تنهایی من شاد بمان…. . . . تا حالا به دوتا چشمات توجه کردی؟ با هم میخوابن، با هم بیدار میشن، با هم میخندن، با هم گریه میکنن ولی هیچ وقت هم دیگه رو نمى بینن… اینو میگن دوست داشتن! دوستت دارم حتی اگه نبینمت‎.‎ . . . من نگذاشتم و نمیگذارم… روی صندلی یاد تو هیچکس بنشیند!  حتی “غبار” . . . خاطره یعنی یک سکوت غیر منتظره میان خنده هایی بلند… . . . من بودمو تو… و یک عالمه حرف!!! و ترازویی که سهم تورا از شعرهایم نشان می داد. کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی،

محمد رستمی شنبه 28 دی 1392 ساعت 10:27